۱۳۸۸ مهر ۱۶, پنجشنبه

"به آزادی بدهکارم" !!



غافلگیر سفر شدی..

غافلگیر تو شدیم!!



بی هوا چشم بستی بر ما..

چشم هم ببندیم بی هوای تو نمی شود!!



فوران آتشین سینه مادر تو بر شهر جاریست.

حافظه دیدگانمان به هر ثانیه تاریخ می گویند؛

وامانده از واژه های سرد..



در جستجوی جرعه ای از آزادگی تو، شهرپیمایی میکنم.


کابوس و رؤیا در هم آمیخته!


اما هیچ نگران این آتشکده مباش..!

که لبریز از شور است و تسلیم عشق..

که خواب تو بیداری ماست.



۱۴ نظر:

  1. درود
    ممنون از این اثر دلنشین

    به غربتکدهء ما هم سری بزنید

    درود بر آزادی
    شاد باشید

    پاسخحذف
  2. از مرگ چه اندیشی چون جان بقا داری/در گور کجا گنجی چون نور خدا داری/خوش باش کزان گوهر عالم همه شد چون زر/ماننده ان دلبر بنما که کجا داری/از تابش تو جانا جان گشت چنین دانا/بسم الله مولانا چون ساغرها داری(مولانا)

    پاسخحذف
  3. بیایید واقع بین باشیم ناممکن را بخواهیم!(چه گوارا)

    پاسخحذف
  4. ((امسال))امسال چه خبرها همی دهند/یارب بطوطیان چه شکرها همی دهند/در باغها در ای تو امسال و در نگر/کان شاخهای خشک چه برها همی دهند/مقراض در میان نه و خلعت همی برند/وان را که تاج رفت کمرها همی دهند/بی منت کسی همه بر نقره می زنند/بی زحمت مصادره زرها همی دهند/هر دل که تشنه است به دریا همی برند/وانرا که گوهرست گوهرها همی دهند/این تحفه دیده اند که عشاق روزگار/تا بر شمار موی تو سرها همی دهند/این نور دیده اند که دیوانگان راه/سودا همی خرند و هنرها همی دهند(مولانا)

    پاسخحذف
  5. با سلام و با پوزش فراوان.از این پس تمام مطالب فقط در وبلاگ عبدالحسین منیعی که از قبل هم وجود داشت نوشته می شود.ترسم ریخته.با ارزوی موفقیت و پیروزی برای شما و همه ایرانیان بخصوص جنبش سبز.امسال را مولانا پیش بینی کرده است.

    پاسخحذف
  6. ((کارجهان))ساقی بنور باده برافروز جام ما /مطرب بگو که کار جهان شد بکام ما/ ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم /ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما/هرگز نمیرد انکه دلش زنده شد بعشق/ ثبت است بر جریده عالم دوام ما(حافظ)حافظ و مولانا درباره سرانجام جنبش سبز هم عقیده اند

    پاسخحذف
  7. ببخشید شما ا با کلاه را چگونه می نویسید و چگونه اشعارتان را به این صورت می نویسید؟چون من هر کاری می کنم نمی توانم.با سپاس.

    پاسخحذف
  8. به شما بدهکاریم.با هزاران سلام و سپاس که به ما این امکان را دادید که از پای این حصار در رنگ شکوفه شاداب ازادی بنگریم.از صمیم قلب_که مدتهاست معنایش را از دست داده-در برابر ادب و متانت وپختگی اندیشه و قلم شما و روح با احساس شما وبرتر از همه مقام والایتان بعنوان یک بانو سر تعظیم فرود می اورم.امیدوارم در زندگی و راهی که برگزیدید پیروز شوید.بگذارید بدون ترس از برداشتی خاص صمیمانه از شما بخاطر تلاشهایتان در راه ازادی سپاسگزاری کنم.ما به شما بدهکاریم.

    پاسخحذف
  9. ای عزیزان گرانمایه!/بر همه انات اوقات شما هر دم/صد سلام و صد درود از من./همچو شاباشی نثار روح و راه جملگی تان باد./هر چه والاتر تراوه ی جان و زیباتر سرود از من.(مهدی اخوان ثالث-از کتاب زندگی می گوید)

    پاسخحذف
  10. -((سخن بسیار یا کم وقت بیگاه ست./نگه کن روز کوتاه ست./هنوز از اشیان دوریم و شب نزدیک./شنیدم قصه این پیر مسکین را/بگو ایا تواند بود کو را رستگاری روی بنماید؟/کلیدی هست ایا که ش طلسم بسته بگشاید؟))/-((تواند بود./پس از این کوه تشنه دره ای ژرف ست/در او نزدیک غاری تار و تنها چشمه ای روشن./ازینجا تا کنار چشمه راهی نیست./چنین باید که شهزاده در ان چشمه بشوید تن./غبار قرنها دلمردگی از خویش بزداید/اهورا و ایزدان و امشاسپندان را/سزاشان با سرود سالخورد نغز بستاید./پس از ان هفت ریگ از ریگهای چشمه بردارد/در ان نزدیکها چاهی است/کنارش اذری افروزد و او را نمازی گرم بگزارد/پس انگه هفت ریگش را/بنام و یاد هفت امشاسپندان در دهان چاه اندازد./ازو جوشید خواهد اب/و خواهد گشت شیرین چشمه ای جوشان/نشان انکه دیگر خاستش بخت جوان از خواب./تواند باز بیند روزگار وصل./تواند بود و باید بود/از اسب افتاده او نزاصل.)) (مهدی اخوان ثالث-از کتاب از این اوستا/قصه شهر سنگستان)

    پاسخحذف
  11. ((لحظه دیدار))لحظه دیدار نزدیک ست./باز من دیوانه ام مستم./باز میلرزد دلم دستم./باز گوئی در جهان دیگری هستم./های!نخراشی بغفلت گونه ام را تیغ!/های نپریشی صفای زلفکم را دست!/و ابرویم را نریزی دل!/-ای نخورده مست-/لحظه دیدار نزدیکست.(مهدی اخوان ثالث-از کتاب زمستان)

    پاسخحذف
  12. اری اری شکر می گویم/گاه گرمم می کنی ای اتش هستی./شکر گویان دوست می دارم ترا ای دوستی ای مهر/دوست می دارم ترا ای باده ای مستی./شکر می گویم ترا ای زندگی ای اوج./ای گرامیتر گران تر موج. (مهدی اخوان ثالث-از کتاب در حیاط کوچک پائیز در زندان/ماجرا کوتاه)

    پاسخحذف
  13. ای عاشقان ای عاشقان من خاک را گوهر کنم/وی مطربان ای مطربان دف شما پر زر کنم/ای تشنگان ای تشنگان امروز سقایی کنم/وین خاکدان خشک را جنت کنم کوثر کنم/ای بی کسان ای بی کسان جاء الفرج جاء الفرج/هر خسته غم دیده را سلطان کنم سنجر کنم/ای بوالعلا ای بوالعلا مومی تو اندر کف ما/خنجر شوی ساغر کنم ساغر شوی خنجر کنم/من غصه را شادی کنم گمراه را هادی کنم/من گرگ را یوسف کنم من زهر را شکر کنم/ای سردهان ای سردهان بگشاده ام زان سر دهان/تا هر دهان خشک را جفت لب ساغر کنم/ای گلستان ای گلستان از گلستانم گل ستان/ان دم که ریحانهات را من جفت نیلوفر کنم/ای اسمان ای اسمان حیرانتر از نرگس شوی/چون خاک را عنبر کنم چون خار را عبهر کنم/ای عقل کل ای عقل کل تو هرچه گفتی صادقی/حاکم توی حاتم توی من گفتگو کمتر کنم(مولانا)

    پاسخحذف
  14. وقتی که سرعت اینترنت پرسرعت را میبینم به یاد اب انبارهای قدیم می افتم که تا اب انبار همسایه پر نمیشد اب به خانه شما نمی رسید.چقدر طول کشید تا معنای سخن شاهنشاه را-ارتجاع سرخ و سیاه- بفهمیم.

    پاسخحذف